افسانه آسانا درخت

افسانه آسانا درخت

رازهای پنهان آسانای درخت (وریکشاسانا)


تصور کنید می‌خواهید مثل یک "درخت واقعی" بایستید:  روی "یک پا"، پای دیگر را به ران یا ساق پای ایستاده می‌چسبانید، دست‌ها را بالای سر می‌برید و انگار ریشه‌هایتان در زمین فرو رفته و شاخه‌هایتان به آسمان رسیده‌اند.  این وضعیت، که به زبان سانسکریت "وریکشاسانا" (Vriksha = درخت، Asana = وضعیت) نام دارد، یکی از قدیمی‌ترین آساناهای یوگاست. اولین بار در قرن هفتم میلادی روی سنگ‌نوشته‌های معبد ماهابالیپورام در جنوب هند دیده شده و حتی به دوران بودا (۵۰۰ سال پیش از میلاد) برمی‌گردد.  

اما آسانا درخت فقط یک حرکت بدنی نیست — پشتش سه افسانه از اساطیر هندی هست که هر کدام مثل یک فیلم کوتاه، درس زندگی می‌دهند.  


افسانه اول: بهگیراتا — مردی که ۱۰۰۰ سال روی یک پا ایستاد تا یک رودخانه را از آسمان به زمین بیاورد

روزی روزگاری، پادشاهی به نام "ساگارا" زندگی می‌کرد که ۶۰ هزار پسر داشت. یک روز، پسرهایش در حال بازی، اسب مقدس یک مراسم مذهبی را دزدیدند و یک حکیم بزرگ به نام "کاپیلا" را عصبانی کردند. حکیم با یک نگاه، همه ۶۰ هزار نفر را به خاکستر تبدیل کرد! روح‌هایشان در برزخ گیر کردند و نمی‌توانستند به آرامش برسند.

تنها راه نجاتشان این بود که "رود گنگ" — رودی مقدس که در آسمان‌ها جریان داشت — به زمین بیاید و خاکسترشان را بشوید.

"بهگیراتا"، نوه پادشاه ساگارا، قول داد روح عموهایش را نجات دهد. او به کوه‌های هیمالیا رفت، لباس ساده پوشید، غذایش را قطع کرد و شروع به دعا کرد. اما دعای معمولی کافی نبود. او ۱۰۰۰ سال تمام روی یک پا ایستاد، چشمانش بسته، نفسش آرام، و فقط یک جمله تکرار می‌کرد:  «ای شیوا، گنگ را به زمین بفرست...»

بالاخره لرد شیوا، خدای بزرگ، تحت تأثیر این استقامت قرار گرفت و اینطور شد که گنگ آرام آرام به زمین آمد، روح ۶۰ هزار نفر آزاد شدند و بهگیراتا قهرمان شد.

درس آسانای درخت از بهگیراتا:

حتی اگه یه مشکل خیلی بزرگ داری، با استقامت و تمرکز (مثل بهگیراتا روی یک پا)، می‌تونی غیرممکن رو ممکن کنی. مثل وقتی تو آسانای درخت، پاهات می‌لرزن، ولی نفس می‌کشی و می‌مونی...

بهگیراتا و افسانه آسانا درخت


افسانه دوم: سیتا — زنی که در زندان سبز، ذهنش را آزاد نگه داشت

در یک جنگل زیبا، "راما" (پادشاهی عادل) و "سیتا" (همسرش) زندگی شادی داشتند. اما یک روز، "راوانا" (اهریمنی با ۱۰ سر و قدرت جادویی) سیتا را دزدید و به جزیره لانکا برد. راوانا سیتا را در باغی زیر "درختان آشوکا" (درختانی که در فرهنگ هند نماد «بدون غم» هستند) زندانی کرد. نگهبانان عجیب‌الخلقه — با صورت بز، سگ و مار — دورش بودند و هر روز می‌گفتند:  «راما هرگز نمی‌آید. او تو را فراموش کرده. راوانا پادشاه واقعی است!»

سیتا هرگز تسلیم نشد. هر روز پشت به یک درخت آشوکا می‌نشست، نفس عمیق می‌کشید و به راما فکر می‌کرد. انگار درختان با او حرف می‌زدند:  «آروم باش، استوار بمون، ریشه‌هاتو تو زمین محکم نگه دار، فصل‌ها تغییر می‌کنن، اوضاع اینجوری نمی‌مونه... اسارت ابدی نیست.» سیتا دختر "مادر زمین" بود و با طبیعت پیوند داشت. او به درختان عشق می‌فرستاد و آنها به او آرامش می‌دادند.

در همین حال، راما ارتش میمون‌ها را جمع کرد. "هانومان"، میمون وفادار و قهرمان، با یک پرش عظیم به لانکا رسید، انگشتر راما را به سیتا نشان داد و گفت:  «راما داره میاد. منتظر باش.» سیتا لبخند زد. بدنش اسیر بود، اما ذهنش آزاد. در نهایت، راما آمد، جنگید و سیتا را نجات داد.

درس آسانای درخت از سیتا:

حتی اگه بدنت اسیر باشه، ذهنت می‌تونه آزاد بمونه. مثل وقتی تو آسانای درخت، پاهات خسته‌ست، ولی فکرت آرومه و روی نفس کشیدن تمرکز کردی.

سیتا و زندان سبز و افسانه آسانا درخت


افسانه سوم: یودیشتیرا — پادشاهی که با استقامت روزانه، یک کاسه جادویی گرفت

"یودیشتیرا" پادشاهی بود که همیشه راست می‌گفت و عادل بود. اما در یک بازی قمار، دشمنانش (کوزاواها) او را فریب دادند. یودیشتیرا همه چیز را باخت: پادشاهی، ثروت، حتی همسرش را! او و برادرانش به جنگل تبعید شدند. در جنگل، غذا کم بود. خانواده ۵ برادر و همسرش گرسنه بودند. یودیشتیرا هر روز از طلوع تا غروب خورشید روی یک پا می‌ایستاد — درست مثل آسانای درخت — و به خدای خورشید (سوریا) دعا می‌کرد:  «ما گرسنه‌ایم، اما من تسلیم نمی‌شوم.»

خورشید از این استقامت روزانه خوشش آمد. یک روز، کاسه‌ای براق به یودیشتیرا داد و گفت: «این "اکشای پاترا" است. هر چیزی که بخواهی، در آن ظاهر می‌شود — و هیچ‌وقت خالی نمی‌شود.»

با این کاسه جادویی، خانواده پانداواها دیگر گرسنه نماندند و توانستند ۱۳ سال تبعید را تحمل کنند تا در نهایت پادشاهی را پس بگیرند.

درس آسانای درخت از یودیشتیرا:

استقامت روزانه (حتی یه کار کوچیک مثل ۱ دقیقه آسانای درخت هر روز) می‌تونه معجزه بیاره. مثل وقتی هر روز یه ذره تمرین می‌کنی، بعد یه روز می‌بینی تعادلت عالی شده!

یودیشتیرا و آسانا درخت


فواید آسانای درخت (برای بدن و ذهن)

 -  تقویت عضلات پا، کمر و هسته بدن  

 -  بهبود تعادل و هماهنگی  

 -   افزایش تمرکز و آرامش ذهنی  

 -  کمک به درمان سیاتیک و صافی کف پا  

 -  متعادل کردن چاکرای ریشه (مولادهارا) — حس ثبات و امنیت

وضعیت درخت یوگا


چطور انجامش بدهیم؟ (۳ مرحله ساده)

1. روی یک پا بایستید، پای دیگر را به ران یا ساق بچسبانید (نه به زانو!)  

2. دست‌ها را از طرفین بالا ببرید و بالای سر به هم بچسبانید  

3. به یک نقطه ثابت نگاه کنید، نفس عمیق بکشید و ۳۰ ثانیه تا ۱ دقیقه بمانید  

نکته: اگر تعادل ندارید، کنار دیوار شروع کنید.


🌱 امروز ریشه‌هات رو محکم کن. فردا، شاخه‌هات به آسمون می‌رسه 🌱


Powered by Froala Editor

دیدگاه‌ها

0 دیدگاه تایید‌شده

    هنوز دیدگاهی ثبت نشده است — اولین نفر باشید!

ارسال دیدگاه

در حال پاسخ به:

دیدگاه شما پس از تایید نمایش داده می‌شود.